:: اخبار و مقالات::

«معجزه آبخیزداری» |نظرات آیت الله حائری شیرازی درباره آبخیزداری/ شعار وزارت جهاد کشاورزی باید آبخیزداری باشد

مرحوم آیت الله حائری شیرازی دارای نظرات نو و بدیعی درباره آبخیزداری بود. در این گزارش، به تبیین دیدگاه های عالمانه و مترقی ایشان دراین باره می پردازیم.

«معجزه آبخیزداری» |نظرات آیت الله حائری شیرازی درباره آبخیزداری/ شعار وزارت جهاد کشاورزی باید آبخیزداری باشد

مرحوم آیت الله حائری شیرازی دارای نظرات نو و بدیعی درباره آبخیزداری بود. در این گزارش، به تبیین دیدگاه های عالمانه و مترقی ایشان دراین باره می پردازیم.

«معجزه آبخیزداری» |نظرات آیت الله حائری شیرازی درباره آبخیزداری/ شعار وزارت جهاد کشاورزی باید آبخیزداری باشد
«معجزه آبخیزداری» |نظرات آیت الله حائری شیرازی درباره آبخیزداری/ شعار وزارت جهاد کشاورزی باید آبخیزداری باشد

 

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، مرحوم آیت الله محی الدین حائری شیرازی

«نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه اسبق شیراز و عضو مجلس خبرگان رهبری»

از نظریه پردازان و دانشمندان عرصه اسلام، کشاورزی، منابع طبیعی و آبخیزداری بودند.

متاسفانه دیدگاه ها و نظریات ایشان در زمان حیات از دیده ها مخفی ماند و این اندیشه های پیشتاز و مترقی

بصورت جامع به رشته تحریر در نیامد. در این مجال به بخشی از اندیشه های مترقی

حضرت آیت الله محی الدین حائری شیرازی درباره آبخیزداری و آبخوانداری اشاره می کنیم:

 

((شعار وزارت جهاد کشاورزی باید آبخیزداری باشد))

من معتقدم یعنی شعار وزارت جهاد کشاورزی باید آبخیزداری باشد. این امر مهمی است و

منظور من از این شعارها همین امر درخت کاری و گسترش کاشت درختان مثمر دیم مانند زیتون و انجیر و… است که

چاه های آب روستایی را از خشک شدن نجات می دهد و مهاجرت روستائیان به شهر را متوقف می کند و

به عکس، زمینه بازگشت از شهر به روستا را مساعد می سازد.

 

 ((آبخیزداری و درختکاری موجب جلوگیری از سیل و تخریب زمین می شود))

به نظر بنده مسئله اصلی وزارت جهاد کشاورزی در شرایط فعلی باید اهتمام به ترویج فرهنگ درخت کاری باشد؛

زیرا ذخیره آب و امور مختلف کشاورزی به گسترش درختکاری وابسته است و این امر موجب جلوگیری از سیلاب

و تخریب زمین می گردد. شما الگوی درخت کاری در شهرستان استهبان را ببینید، درخت انجیر دیم می کارند و

بعدش با فروش محصول این انجیر دلار به دست می آورند و به هیچ عنوان از آب چاه های زیرزمینی هم

استفاده نمی کنند. در این شهرستان هر جا که جنگل های انجیر وجود دارد یک ذره هم سیلاب نیست.

این جنگل ها دو خصوصیت دارند:

یکی آن که مالک خصوصی دارند؛ دوم آن که در آن جا زمینه اشتغال و فعالیت برای افراد و خانواده های آنان ایجاد می شود

و به این وسیله معیشت آنان تأمین می گردد و این خود باعث صرفه جویی در هزینه های دولتی شده و

مانع از دولتی شدن امور می گردد.

 

((آبخیزداری موجب پرآب شدن سفره های زیرزمینی می شود))

طرح آقای دکتر آهنگ کوثر که نامش را «آبخیزداری» گذاشته اند شبیه همان طرح فلاحت در فراغت ماست.

در آن جا وقتی ما درخت می کاریم و اطرافش را شیار می زنیم در واقع سیلاب را در سطح گسترده ای پخش می کنیم و

این موجب جذب بیشتر آب به خاک می شود و به این وسیله ضمن جلوگیری از سیلاب، سفره های زیرزمینی نیز

پر آب می شوند. در طرح آقای دکتر کوثر نیز همین کار صورت گرفته است؛ یعنی طرح گسترش سیلاب، برای استفاده در کشاورزی.

 

(( آبخیزداری باعث مهاجرت دوباره مردم به روستاها شده است))

در گریبایگان فسا (طرح آبخیزداری دکتر آهنگ کوثر )چاه ها در حال خشک شدن بود و مردم به سمت شیراز کوچ می کردند

که ایشان (دکتر کوثر) در آن جا طرحی را در دامنه کوه اجرا کرد و با کاشت درخت، هم سیلاب را کنترل کرد و

هم باعث افزایش آب چاه ها شد، به طوری که آب چاه ها دوباره بالا آمد، و این باعث شد مردم دوباره از شهر

به روستاها و محل زندگیشان باز گردند.

((باید هر جا امکان داشت با آبخیزداری درختان مثمر دیم کاشت))

ما باید از این طرح درس بگیریم و برویم در هر جا که امکان کاشت است درختان مثمر دیم بکاریم و این طرح را کامل کنیم.

متأسفانه بعضی از افراد بر این نظر هستند که کاشت بدون مجوز درخت، تخریب منابع طبیعی است!

من می خواهم به این دسته از افراد بگویم که علی ـ علیه السلام ـ آن همه نخلستان که احداث کرد، از چه کسی مجوز گرفت؟

در آن زمان که حکومت در دست ایشان نبود. البته من معتقدم در جاهایی که تقاضای انجام درختکاری زیاد و زمین کم است

در این گونه شرایط دولت باید نظارت کند و به صورت عادلانه زمین ها را تقسیم نماید،

نه این که ۵۰ هزار هکتار را بدهد به یکی و برای دیگران هیچ سهمی از احیا باقی نماند.

 

((با آبخیزداری دولتی به جایی نخواهیم رسید))

شما با این آبخیزداری دولتی به جایی نخواهید رسید، چرا؟ چون وقتی زمین دولتی شد، مثل جنگل ها که دولتی است،

مردمی که در حاشیه جنگل ها زندگی می کنند و منبع معاش ندارند،

شما هم که اجازه بهره برداری به آن ها نمی دهید، چه کار می کنند؟ یا آتش می زنند یا قطع می کنند و

در جاهای دور دست متأسفانه تریاک می کارند. من معتقدم در مورد جنگل ها نباید تا ابد درخت بلوط را بلوط نگه داشت،

بلکه در جاهایی درخت انگور بکارید و آن را تحویل اهالی آن منطقه بدهید؛

مانند منطقه استهبان. خود مردم نگهداری می کنند؛ هم جنگل برقرار است هم مردم راضی هستند و هم استفاده بهینه شده است.

در مورد آبخیزداری هم همین طور است. شما می آیید هزینه های زیادی انجام می دهید و درخت های غیر مثمر می کارید.

کاری به مردم هم ندارید، در حالی که اگر آن ها را به مردم واگذار کنید و شما هم نظارت داشته باشید و

مردم درخت زیتون و انگور و انجیر بکارند هم کار آبخیزداری به سرعت انجام می گیرد،

که هزینه ای برای نگهداری آن متوجه دولت نیست ـ و هم مردم چرخ زندگیشان می چرخد و خودشان را سهیم می دانند و

هم نتیجه آن جلوگیری از مهاجرت مردم به شهر و افزایش راندمان کاری و تولیدی و صادرات است.

 

((آبخیزداری اساس حیات جامعه است))

این را بدانید که آبخیزداری اساس حیات جامعه است؛ چرا که باعث افزایش و زایش آب های زیرزمینی می شود و

باعث آبادانی و جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهر می گردد و لازم است هرگونه واگذاری در امر آبخیزداری

حول این محور باشد؛ یعنی آبخیزداری را از دولتی به مردمی تغییر دهیم.

وقتی مالکیت به مردم داده شد، هیچ کس درختی را که مالک دارد جرئت نمی کند به یک شاخه آن دست بزند.

من به شما سفارش می کنم از این موجی که برای واگذاری اموری که در تصدی دولت بوده است

به مردم راه افتاده شما نیز در جهاد کشاورزی استفاده کنید و بیشتر اراضی را به مردم واگذار کنید و

اساس را مالکیت مردم بدانید نه دولت. البته واگذاری ها عادلانه باشد، نه این که ثروتمندان صاحب بهترین زمین ها شوند

و فقرا صاحب هیچی نباشند.

شما اصل را بر این قرار دهید که تمام بیابان ها باید به باغ تبدیل شود و در واقع بیابان زدایی کنید و

مردم را اساس این بیابان زدایی قرار دهید.

 

((دولت باید ولایت غیرمالکانه نسبت به آب و زمین داشته باشد))

در مورد آب هیچ فقیهی تردید ندارد که در مصرف یا آبیاری اگر اتلاف آب صورت گیرد، این آب تلف شده،

آب آن یک نفر نیست، بلکه حیات جامعه به آن بستگی دارد.

لذا باید مشروط کنیم که با فلان شیوه یا سیستم، آبیاری یا برداشت کنید؛ یعنی نظر فقهی این است که

بر اساس مصالح جامعه باید در برداشت آب مردم را مجاز یا محدود کرد. من معتقدم که نباید همه آب ها مال دولت باشد؛

پزمین ها مال دولت باشد، بلکه دولت ولایت و نظارت بر آن ها داشته باشد؛ ولایت غیر مالکانه.

مالکیت برای دولت درد سر می آورد. دولت هر چه مالکیتش کمتر باشد بهتر است و هر چه ولایتش بیشتر باشد هیچ مشکلی ندارد.

اما هر چه هست را به مردم واگذار کند، که مردم مالک اراضی شوند؛ البته عادلانه و منصفانه تقسیم کند.

وزیر اقتصاد و دارایی مسافرتی به نامیبیا داشتند، در آن جا اصلاً اراضی دولتی وجود ندارد، همه زمین ها مال مردم است.

هیچ مشکلی هم پیش نیامده است. به نظر من همین کار در کشور ما با نظارت دولت باید صورت گیرد که

تصدی گری دولت به مالکیت مردم تبدیل شود، که هم در نگه داری زمین و منابع حیاتی و هم در بالا بردن تولید و تأمین معاش مردم

اثر می گذارد.

 

((به جای سدسازی، آبخیزداری کنیم))

هر چه هزینه صرف آبخیزداری و درختکاری می شود میزان بیشتری آب در زمین ها نگهداری می شود.

من معتقدم به جای سد سازی، درخت کاری را افزایش دهیم؛ چرا که آب پشت سد به جهت این که سطحش گسترده است

سالانه چند میلیون متر مکعب تبخیر می شود،

اما اگر درختکاری و آبخیزداری کنیم آب به عمق زمین نفوذ می کند و دیگر تبخیر هم ندارد.

 

((آبخیزداری از جهات مختلف (هزینه، وسعت زمین و تبخیر) فایده دارد))

آبخیزداری به همه جهات برای شما صرفه جویی است:

۱ ـ از نظر هزینه و پول ؛ چون ساخت سد هزینه فراوانی می خواهد؛

۲ ـ از نظر وسعت زمین ؛ که به دریاچه پشت سد اختصاص داده می شود؛

۳ ـ آبی که در دریاچه پشت سد هست تبخیر می شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا