:: اخبار و مقالات::
معدن و کشاورزی مزیتهای شرق استان سمنان؛ مسئولان از مزیتها خبر ندارند
شرق استان سمنان از قدیم طبق یک خط کشی بیقاعده و بیمطالعه از دوران طاغوت تا کنون کشاورزی بوده و غرب صنعتی اما تحقیقات نشان میدهد که این تقسیمبندیها ایرادات بسیاری هم دارد تا جایی که کسی نمیداند مزیت شرق استان به درستی چیست.
معدن و کشاورزی مزیتهای شرق استان سمنان؛ مسئولان از مزیتها خبر ندارند.
شرق استان سمنان از قدیم طبق یک خط کشی بیقاعده و بیمطالعه از دوران طاغوت تا کنون کشاورزی بوده و غرب صنعتی اما تحقیقات نشان میدهد که این تقسیمبندیها ایرادات بسیاری هم دارد تا جایی که کسی نمیداند مزیت شرق استان به درستی چیست.
بازار؛ گروه استانها: یکی از سؤالاتی که همواره در بین جامعه نخبگان و دانشگاهیان شهرستان شاهرود و میامی
مطرح میشود این است که بهواقع شرق استان سمنان چه نیازی از سطح کشور را پاسخ میدهد
یا بهعبارتدیگر ما در شرق استان سمنان توانستهایم چه خدمات و محصولاتی را به کشور عرضه کنیم.
شهرستانهای شاهرود و میامی سالهای سال است که قطب کشاورزی خوانده میشوند. درحالی که شاید
در همان ابتدای انقلاب هم مزیت معدن، گردشگری و حتی صنعت این منطقه با مقوله کشاورزی آن برابریهایی داشت
اما تصمیم سازان کلان منطقهای سعی در تفکیک استان به دو بخش صنعتی در غرب و کشاورزی در شرق داشتند و
از آن تصمیم تاکنون نزدیک به چهار دهه میگذرد. اما در این چهار دهه بهواقع شرق استان سمنان توانسته نیازی
از سطح کشور را نیز در بخشهای مختلف کشاورزی، صنعتی، گردشگری، درمانی، دانشگاهی و … پاسخ بدهد.
در قالب دو گزارش قصد داریم به این سؤال پاسخ دهیم که استان سمنان چه نیازی از کشور را برطرف میکند.
بخش نخست گزارش به شرق استان سمنان میپردازد و بخش دوم را در روزهای آتی درباره غرب استان سمنان میخوانید.
گفتنی است در تهیه این گزارش ۱۵۰ پرسشنامه نیز بین مردم توزیعشده است.
معدن، مزیت بزرگ اما سهم از توسعه، صفر
یکی از اساتید دانشگاه در پاسخ به این سؤال که شرق استان سمنان
توانسته چه چیزی را به کشور عرضه کند، میگوید:
شرق استان دارای معادن غنی فلزی است یعنی اگر سمنان را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم کنیم
معادن گچی و غیرفلزی در غرب شامل گرمسار و سمنان و سرخه هستند و معادن فلزی چون مس، روی، پتاس، منیزیوم و …
در شرق شامل شاهرود و میامی که این امر سبب شده تا ظرفیتهای عظیم صادرات و فرآوری محصولات معدنی
در شاهرود و میامی وجود داشته باشد اما اینکه چه میزان از نیاز کشور را این معادن پوشش میدهند.
متأسفانه باید گفت فعلاً هیچ. چرا که ما درزمینهٔ داشتههای ذخایر معدنی غنی هستیم
اما ازلحاظ سرمایهگذاری، برداشت، فرآوری، صادرات، فروش و … بسیار بسیار ضعیف عمل کردهایم.
استان سمنان چه نیازی از کشور را برطرف می کند بخش نخست گزارش به شرق استان سمنان می پردازد
امیر عرب عامری در پاسخ به این سؤال که داشتههای معدنی شرق استان سمنان آنقدر هستند که
بتوانند نیازی از کشور را رفع کنند، میگوید:
بله قطعاً. ما درزمینهٔ پتاس، مس و بوکسیت حرفهای زیادی برای گفتن داریم برای مثال معدن شاهوار بوکسیت
چرا آنقدر حائز اهمیت است که باوجود تمام مخالفتها کماکان به استخراج میپردازد؟
چراکه نیاز آلومینیوم شرق کشور را تأمین میکند پس ما درزمینهٔ داشتهها، هیچچیز از استانهای خوب معدنی کم نداریم و
فقط مشکلمان عدم توانایی در جذب سرمایهگذار است.
کشاورزی مزیت اصلی
احمد دزیانی کارشناس و رئیس مرکز تحقیقات کشاورزی استان سمنان نیز درباره
داشتههای بخش کشاورزی استان میگوید:
تولید بیش از ۲۰۰هزار نهال شناسه دار و اصلاحشده در مرکز بهصورت سالانه از قبیل زردآلو، انگور، سیب، گیلاس،
آلبالو، بادام و پسته، تولید کره گردو، شناسایی ژنتیک زیتون و انار بر پایه ماندگاری ارقام،
ثبت اختراع اولین حشرهکش بیولوژیک ویروسی و … در زمره داشتههای کشاورزی قابلعرضه شرق
استان سمنان به کشور است. همچنین در مرکز تحقیقات کشاورزی استان سمنان،
مرکز شاهرود ارقام مقاوم به سرما و دیر گل ده در سطح وسیعی تولید و در اختیار مردم قرار میگیرد.
از سوی دیگر تولید بیش از ۶۰۰ مقاله علمی و آی اس آی، پذیرش سالانه هزاران دانشجو و هیئتعلمی دانشگاه
در کنار تولیدات کارخانههایی چون سیمان و سیم و کابل از دیگر ظرفیتهای شاهرود هستند
اما باید کمی واقعبین بود و از خود پرسید ما چقدر توانستهایم درزمینهٔ عرضه این محصولات ملموس و
غیرملموس به کشور موفق عمل کنیم؟
با حضور در بین مردم شاهرود، بسطام و میامی و بیارجمند و توزیع پرسشنامه بین آنان درباره اینکه شرق استان
چه چیزی توانسته به کشور عرضه کند، نتایج جالب و بعضاً عجیبی بهدستآمده است که در ادامه
این نتایج توسط علیرضا صالحیان کارشناس اقتصادی بررسی میشود.
نظر مردم چیست ؟
این استاد دانشگاه در رشته اقتصاد گفت: نکته قابلتوجه درباره این پرسشنامهها این است که مردم
در فراوانی مهمترین داشتههای شاهرود و میامی برای عرضه به کشور به ترتیب به کشاورزی، گردشگری و
هیچچیز اشارهکردهاند! یعنی درواقع کسر قابلتوجهی از مردم شاهرود و میامی معتقد هستند که
شرق استان هیچچیز برای عرضه به کشور ندارد و در بیان دلایل این امر بعضاً بیکفایتی مسئولان، سرمازدگی،
عدم وجود صادرات مناسب، عدمحمایت دولتی و جذب سرمایهگذار و … را عنوان کردهاند اما معدن،
نیروی انسانی، دانشگاه، علم و دانشگاهیان، هنرمندان و درنهایت صنعت دیگر مسائلی هستند که
مردم معتقدند شاهرود و میامی برای عرضه به کشور در اختیاردارند.
صالحیان بیان کرد:
از ۱۵۰ پرسشنامه توزیعی ۱۱۷ مورد با پاسخ به حداقل موارد تکمیلشده است.
ازاینبین ۵۷ نفر زن و ۶۰ نفر مرد هستند همچنین ۵۵ نفر ساکن شهر شاهرود، ۱۲ نفر ساکن روستاها، ۲۰ نفر در میامی
و ۲۰ نفر دیگر محل زندگیشان را ذکر نکرهاند از طرف دیگرکسانی که کشاورزی را مهمترین داشته شرق استان
برای عرضه به کشور دانستهاند ۴۰ نفر بودهاند، ۲۳نفر گردشگری را انتخاب کردهاند، ۲۰ نفر به گزینه هیچچیز رأی دادهاند.
از بین ۳۴ نفر باقیمانده معدن با ۱۲ روی، نیروی انسانی با هفت روی، دانشگاه با پنج روی، هنرمندان
با شش روی و صنعت با چهار روی در زمره دیگر مسائل مرتبط هستند.
معدن، نیروی انسانی، دانشگاه، علم و دانشگاهیان، هنرمندان و در نهایت صنعت دیگر مسائلی هستند که
مردم معتقدند شاهرود و میامی برای عرضه به کشور در اختیار دارند
وی افزود:
از بین کسانی که به دو گزینه اول یعنی گردشگری و کشاورزی رأی دادهاند شامل ۶۳ نفر، ۴۰ نفر مرد و ۲۳ نفر زن هستند.
همچنین حدود ۶۰ درصد این افراد بالای ۲۵ سال سن داشتند و تقریباً همین میزان نیز مدرک تحصیلی بالای فوقدیپلم داشتهاند
که نشان میدهد افراد مسنتر و تحصیلکرده جامعه غالباً معتقد هستند که شرق استان سمنان چیزهایی برای عرضه دارد
که مهمترین آنها کشاورزی و گردشگری هستند. اما در بین کسانی که گزینه هیچچیز را انتخاب کردهاند،
نسبت کمسوادترها رشد تقریبی دارد و همچنین جوانها نیز به این گزینه بیشتر رأی دادهاند.
برای مثال ۱۱ نفر از ۲۰ رأیدهنده به این گزینه بین سنین ۱۵ تا ۲۵سال هستند و مدرک تحصیلی هفت نفر دیپلم و پائین تر بوده است.
علم و دانشگاه مزیت شاهرود
این کارشناس اقتصادی گفت:
نکته قابلتوجه دیگر این است که از کسانی که به گزینه دانشگاه و علم رأی دادهاند
همگی تحصیلات بالای لیسانس داشته و ساکن شهر بودهاند از طرف دیگرکسانی که به نیروی انسانی رأی دادهاند نیز
دارای مدرک تحصیلی کارشناسی و بالاتر بودهاند. یعنی ارتباط معنیداری بین تحصیلات آکادمیک و واقعنگری وضع موجود
در زمینهٔ تولیدات غیرملموس مانند نیروی انسانی و علم و دانش وجود دارد. جالب اینکه در بین کسانی که
در منطقهای بهجز شهر شاهرود و شهر میامی ساکن هستند فقط دو نفر به گزینههایی رأی دادهاند که
به مسائل غیرملموس میپردازد مثل نیروی انسانی، علم، هنرمندان و … و مابقی ساکنان حومه شهرها
به ترتیب به گزینههای هیچکدام، کشاورزی و معدن رأی دادهاند.
صالحیان افزود:
درباره مکان زندگی نیز نکات قابلتوجهی باید گفت برعکس انتظارات اکثر ساکنان شهرها به گزینه کشاورزی رأی دادهاند و
روستانشینها کمتر این گزینه را انتخاب کردهاند که دلیل آن میتواند عدم آشنایی شهرنشینان با مصائب کشاورزی شامل سرمازدگی،
بالا رفتن هزینه کود، ادوات کشاورزی، کارگر و … باشد.
فقط دو نفر به گزینه هایی رای داده اند که به مسائل غیر ملموس می پردازد مثل نیروی انسانی، علم، هنرمندان و …
وی گفت:
از طرف دیگر کمترین رأی به گزینه دانشگاه و هنرمندان و حتی صنعت از سوی روستانشینان بوده است.
از این گزینه هم میتوان دریافت که شاید کمتر کسانی در روستاها ما اصلاً بدانند که ظرفیتهای خوبی درزمینهٔ صنعت
و یا دانشگاه، علم، هنرمندان و … در شهرستان وجود دارد و یا بهعبارت دیگر غالب کسانی که در روستاها زندگی میکنند.
شاید این ویژگیها را اصلاً مزیت قابلعرضه ندانند.
واقعگرایی در بین نظرات مردم
این کارشناس در ادامه اینگونه تحلیلی میکند: ۱۰۰ درصد افرادی که در شهرهای شاهرود و میامی زندگی میکنند و
مدرک تحصیلی بالای دیپلم دارند یعنی تحصیلات آکادمیک دارند به گزینههای واقعگرایانهتری چون کشاورزی، گردشگری و
معدن رأی دادهاند و هیچ فردی با تحصیلات دانشگاهی بالا لیسانس به گزینههایی هیچکدام رأی نداده است.
نکته دیگر اینکه در میان رأیدهندگان به گزینه هرچه کدام فقط سه فرد شهری ساکن میامی و شاهرود دیده میشود که
مدرک تحصیلی کارشناسی داشتهاند این مورد هم نشان میدهد که افراد دانشگاهی ما غال با معتقد هستند
که شرق استان چیزهایی برای عرضه کردن دارد.
صالحیان ادامه میدهد:
آمار قابلتوجه دیگر اما اینکه از جمع ۱۱۷ رأیدهنده بیش از نیمی بین ۱۵ تا ۳۵ سال سن داشتند و
نکته قابلتوجه دراینبین آن است که انتخابکنندگان گزینه هیچکدام یا بهنوعی بدبینها یا خیلی سن پائین هستند و
یا خیلی نزدیک به ۳۰ تا ۳۵ سال این نشان میدهد که در سن پائین هم شاید خیلی امیدواری
به تولید و صادرات وجود نداشته باشد اما هرچه فرد به جامعه و یا احتمالاً دانشگاه و بازار کار وارد میشود،
نظراتش تغییر محسوسی میکند اما در عین ناباوری پس از چند سال که دشواریهای زندگی اجتماعی و بازار کار را
مشاهده کرد دوباره در سنین حدود ۳۰ تا ۳۵ سال دچار همان ناامیدی و یاس میشود.
درنتیجه رأیدهندگان جوان به گزینه هیچچیز غالبا یک نزدیک به ۱۵ سال بودند یا ۳۵ سال!
قطب کشاورزی استان سمنان
یک کارشناس حوزه تولید نیز در گفتگو با خبرنگار بازار، میگوید:
شاهرود و میامی درست یا غلط قطب کشاورزی نامیده شدند و بعضاً در این سه دهه اخیر به دلیل همین توجیه
از خیلی سرمایههای صنعتی و فرصتهای سرمایهگذاری موجود در استان سمنان نیز بیبهره گشتند.
اما موضوع اینجا است که وقتی تولید گندم یک شهر کوچک استان گلستان مانند علیآباد درزمینهٔ گندم بیش از ۳۰۰ هزار تن است و
تولید این محصول در کل استان سمنان هم به ۱۱۰ هزار تن نمیرسد دیگر شرق استان را باید چه قطب کشاورزی خواند؟
محمدتقی رضوانی بیان کرد:
در شهرستان شاهرود ۱۷ مرکز دانشگاهی وجود دارد که در کنار پارک علم و فناوری و مرکز فنی حرفهای و
مرکز تحقیقات کشاورزی و … به تولید علم و تربیت دانشجو میپردازند اما یک شهرک صنعتی در این شهرستان وجود دارد.
به عبارت دیگر در شاهرود ۲۰ واحد آموزش میدهیم و یک واحد کار میکنیم!
از این شهرستان اما نباید خیلی انتظار داشت که بتواند برای عرضه به کشور محصولات فراوانی را داشته باشد.
چرا که تمرکز بر روی تربیت است و نه تولید اما برای اینکه بتوانیم تولیدات و یا به عبارتی که در گزارش مذکور از آن استفاده کردیم
عرضه را افزایش دهیم باید چه کنیم به نظر میرسد دراینبین استفاده از ظرفیتهای صنعت، دانشگاه و جامعه ضروری باشد.
شاهرود و میامی درست یا غلط قطب کشاورزی نامیده شدند و بعضاً در این سه دهه اخیر به دلیل همین
توجیه از خیلی سرمایههای صنعتی و فرصتهای سرمایهگذاری موجود در استان سمنان نیز بیبهره گشتند
وی افزود:
برای این منظور به نظر میرسد ابتدا باید کارگاهها را در دانشگاهها ایجاد و سپس تولیدات دانشگاهها را ملموس سازیم.
به عبارت کلیتر نخستین راهکار برونرفت از وضعیت کنونی شهرستانی مانند شاهرود این است که
دانشگاهها را باید به مرکز عملیاتی بدل ساخت از طرف دیگر باید دانشگاهها و مراکز تولید علم را به شهرآورد و
مفاهیمی چون شهر هوشمند را از طریق بهکارگیری توانمندیهای دانشگاهها ایجاد کرد و
درواقع ارتباط بین دانشگاه با صنعت را به ارتباط بین دانشگاه صنعت و اجتماع بدل ساخت تا زنجیره به یک ترکیب صحیح برسد.