:: اخبار و مقالات::
«معجزه آبخیزداری» |سیل نفرین نیست …
سید آهنگ کوثر پدر آبخوانداری ایران معتقد است سیل نفرین نیست بلکه بخششی است بخردانه برای بهتر کردن روش زندگانی کوچ روان ایرانی.
«معجزه آبخیزداری» |سیل نفرین نیست ….
سید آهنگ کوثر پدر آبخوانداری ایران معتقد است سیل نفرین نیست بلکه بخششی است بخردانه برای بهتر کردن روش زندگانی کوچ روان ایرانی.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، دکترسید آهنگ کوثر پدر آبخوانداری ایران در پیامی به
وبینار «آبخوانداری؛ دانش و تجربه های بومی آبخوانداری در ایران» چنین نوشت:
داستان از سیل ۶ بهمن ۱۳۴۹ آغاز می گردد که بیشترین بده ی رود کارون در اهواز ۶۰۰۰ متر مکعب بر ثانیه برآورد شده بود.
در گزارشی که شادروان ناصر گلسرخی، وزیر منابع طبیعی، چند روز بعد از رادیو تهران ایراد کرد،
ادعا شد که سیل مزبور دو میلیارد تن خاک بدون جایگزین سر زمین ما را به خلیج فارس برد، و این آغازی بود برای
ایجاد جهشی در حفاظت خاک ایران. صحنه ی بعد خشکسالی (سال سیاه) ۱۳۴۹ است که در آن عشایر فارس
به روایتی افزون بر یک میلیون راس دام را از دست دادند.
در روز ۲۸ اسفند ۱۳۴۹ گوسفند زنده را به قیمت ۳۰ ریال در کنار پل قره آغاج در راه دشت ارژن دیدم.
در آن زمان به فکر اندازه گیری فرسایش خاک در قطعات تحقیقاتی ایستگاه سیراچال بودم.
آنچه آزارم می داد این بود که آیا باید گذاشت که این آب و خاک درون آن به هدر رود، و من دلم خوش باشد که
کاربرد کدام روش می تواند فرسایش خاک را کاهش دهد، و چه زمان می توان نتایج را در پهنه هائی گسترده اجرا کرد؟
بایستی بتوان از این آب های هدر رفته برای تولید علوفه بهره برد.
بسم الله الرحمن الرحیم
” هرکه را[خدا] بخواهد فرزانگی دهد، و آن کس که فرزانگی یابد نیکوئی بسیار یافته است،
و جز خردمندان پند نگیرند.” ( سوره ی بقره:۲۶۹)
“دور باد از رحمت خدا کسی که با داشتن آب و زمین در نا داری بسر برد.” (علی،علیه السلام)
این دو رخداد بسیار نزدیک از دید زمانی دو پرسش منطقی را مطرح نمود:
۱. آیا نمی توان سیاست بخردانه ی حضرت یوسف (ع)، انبارکردن غله برای ۷سال و بهره وری از آن در ۷ سال دیگر را
پیروی نموده و چنین کاری را برای علوفه نیز انجام داد؟ و
۲. چرا آن خردمند انباشتن آب را درآبخوان ها توصیه نکرد تا نه تنها کشاورزان،
بلکه همه ی مصریان بتواند با فراغ بال بیشتری به زندگی خود ادامه دهند؟
پاسخ به نخستین پرسش مثبت و دیگری منفی است؛ سرزمین مصر دشتی سیلابی و فاقد آبرفت های درشت دانه است.
رود نیل پس از طی۶۶۵۰ کیلومتر به دریای مدیترانه می رسد. بنابراین، آبرفت های درشت دانه اش را
در مخروط های افکنه ی اتیوپی جا گذاشته است. امتیاز چشمگیر فلات ایران بر مصرقرار گرفتن نزدیک به یک چهارم
پهنه ی سر زمین ما بر فراز آبرفت های درشت دانه با ژرفای بسیار است.
هزاران آبراهه ای که همان آبرفت ها را طی ده ها هزار سال در دره ها نهشته اند،
امروزه نیز می توانند آبی گل آلوده را بر فراز آنها بگسترانند. در نتیجه، تغذیه ی مصنوعی آبخوان ها نیز همراه با
پرورش علوفه میسر بوده، و خاک فرسایش یافته آبخیزها کشتزارهائی پربار را در دشت ها فراهم می آورند.
بیشتر پهنه ی خشکی ایران زمین از نعمت آب های جاری بی بهره است. نیاکان دامدار ما فهمیده بودند که
کوچروی بهترین گزینه برای بیشتر سرزمین کوهستانی ایران است.
ایشان با کوچ های بهاره و پائیزه در بهترین زمان از طبیعت زیستگاه خویش بهره وری می کردند.
نزدیک به یک سوم جمعیت ایران در دوران قاجار کوچرو بودند. گروهی دیگراز پیشینیان خردمند ما با گسترش سیلاب
بر فراز مخروط های افکنه نه تنها باغ ها و کشتزارهائی را در دامنه ی کوهستان ها بوجود آوردند،
بلکه با دنبال کردن چشمه هائی که از آبرفت ها و گسل ها جاری بودند به بزرگترین هنر آبی در خشکبوم ها،
کاریز، دست یافتند. این دو گروه زندگی به نسبت سالم و همگام با طبیعت را دنبال می کردند.
سیاست های عامه پسند، و بیشتر نابخردانه ی اسکان عشایر و اصلاحات ارضی، که از سوی دولت های پر قدرت به ما تحمیل شدند،
زمینه را برای نا بسامانی هر دو روش زندگی فراهم آوردند.
هجوم روستائیان و عشایر بیکار به شهرها، و تامین خوراک ایشان، توسعه ی کشتزارهای آبیانه را ناگزیر کرد.
این مهم به ساختن سدهای بلند برای مهار کردن سیلاب ها، و آب های روانی که به مصرف آبیاری نمی رسیدند،
و همچنین تولید برق منجر شد. تشویق سیاستگزاران ما به وسیله ی شرکت های سد سازی بیگانه،
و اعمال نفوذ دولت های آنها در این برنامه به اندازه ای زیاد موثر بودند، تا آنجا که محمد رضا پهلوی
در مراسم گشایش سد دز، که به وسیله ی شرکت های آمریکائی و ایتالیائی بنا شده بود،
مطلبی را بدین مضمون اظهار داشت: ” آن دوران، که برای آمدن باران به آسمان نگاه می کردیم، گذشته است”.
شوربختانه، این سیاست تامین آب، با شدتی بیشتر، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دنبال شد،
تا جائی که مهندس چیت چیان، وزیر پیشین نیرو اعلام کرد که ظرفیت آبگیر سدهای ساخته شده بیش از حجم آبی است که
طبیعت در اختیار ما می گذارد.
واردات بسیاری از فراورده های کشاورزی، به ویژه گندم و گوشت قرمز، که تامین آنها در ایران میسر است،
اتخاذ سیاست خود کفائی را در برخی فراورده های کشاورزی و دامداری پس از پیروزی انقلاب اسلامی نا گزیرنمود؛
ترس از تحریم، مانند آنچه در دوره ی زمامداری شادروان دکتر محمد مصدق روی داده بود، و کاربرد غذا
به عنوان جنگ افزار به وسیله ی دشمنان، انگیزه ای بود که ما را به سوی سیاست خود بسندگی سوق داد.
یکی از نتایج نا خوشایند اجرای نا درست این سیاست دست درازی به مراتع پر شیب برای تبدیل آنها به کشتزار،
و افزایش بی رویه ی دام در آنها بود؛ ایران در ردیف کشور هائی که فرسایش خاک در آنها بسیار بالا تر از
اندازه ی قابل قبول است در آمد.
از آنجا که نزدیک به ۶۰ درصد آب مصرفی ما از منابع زیر زمینی تامین گشته و تغذیه ی طبیعی آبخوان ها بسیار کمتر از
آبکشی از آنها است، این امر سبب شد که تراز آب زیرزمینی در بیشتر دشت های ایران منفی گردیده،
و سیل روستائیان و کوچروان به سوی شهر ها فزونی گیرد، که این خود دورباطل مهاجرت – سدسازی را
شتاب بخشیده است. چه باید کرد؟