اصول حاصلخیز کردن خاک جهت کشت و زراعت گندم
اصول حاصلخیز کردن خاک جهت کشت و زراعت گندم. خاکهای اولیه ی غیر حاصلخیز معروف به خاک مرده یا بکر که بر اثر عوامل فیزیکی ومکانیکی شیمیایی یا بیولوژیکی به وجود می آیند نا مرغوب اند اما این خاک ها با تغییر و تحول بسیار زیادی که به مرورزمان در آنها به وجود می آید،در حاصلخیز کردن خاک زراعی نقش عمده ای را بازی می کنند.
اصول حاصلخیز کردن خاک جهت کشت و زراعت گندم
اصول حاصلخیز کردن خاک جهت کشت و زراعت گندم
خاکهای اولیه ی غیر حاصلخیز معروف به خاک مرده یا بکر که بر اثر عوامل فیزیکی ومکانیکی شیمیایی یا بیولوژیکی به وجود می آیند،
نا مرغوب می باشند و پس از کشت و کار مداوم محصولات کشاورزی به صورت خاکهای زنده یا خاکهای زراعی درمی آیند.
خاکهای بکر به وجود آمده،با تغییر و تحول بسیار زیادی که به مرور زمان در آنها به وجود می آید،
در حاصلخیز کردن خاک زراعی نقش عمده ای را بازی می کنند.
نقل و انتقال مواد در خاک، در ساختمان شیمیایی اولیه ی خاک که براثر عملیات زراعی صورت می گیرد،
تاثیر ویژه ای دارد. خاکهای زراعی کشور ما اغلب درصد قابل توجهی آهک دارند،
به همین دلیل این ماده در حاصلخیزی و بازدهی نقش مهمی را داراست.
مثلا ً آبیاری یا بارندگی زیاد، انیدریدکربنیک موجود در خاک کربنات کلسیم را به بی کربنات قابل حل درآب تبدیل می کند
و به انحاء مختلف ازدسترس گیاه خارج می سازد و حاصلخیزی خاک را کاهش می دهد.
اسید سولفوریک محتوی خاک که بر اثر تجزیه ی مواد آلی به دست می آید، می تواند آهک موجود در خاک به آهک غیر قابل جذب تبدیل کند.
سولفات کلسیم ایجاد شده، چون نمی تواند جذب کلوئید های خاک گردد، به وسیله ی خاک از سطح خاک به اعماق برده می شود.
کلوئید های خاک، ذرات و یا مولکول هایی با منشا معدنی یا آلی هستند که در آب به حالتهای بین تعلیق و محلول حقیقی در می آیند.
کمپلکس رس وهوموس در خاک مهمترین عامل تنظیم کننده ساختمان خاک، زندگی میکروارگانیسم- pHخاک و
مواد غذایی مورد نیاز گیاه های محتوی خاک به شمار می رود.
تهیه ی زمین برای زراعت عمومی
برای کشت هر گیاه، قبل از هر چیز لازم است که محیط مناسبی وجود داشته باشد تا بذر کاشته شده بتواند جوانه بزند و رشد و نمو کند.
عملیاتی که جهت تهیه چنین محیطی در خاک صورت می گیرد تهیه زمین نامیده می شود؛
به طور کلی می توان گفت که هدف از تهیه ی زمین عبارت است از ایجاد محیط مناسب برای رشد و نمو گیاهان
و همچنین جلوگیری از عوامل نامساعد طبیعت.
عملیات مربوط به تهیّه ی زمین را می توان به دودسته تقسیم کرد: یک عملیات اساسی یعنی تهیه ی فیزیکی و مکانیکی
و دیگری تهیه و تامین مواد غذایی خاک در قسمت اول، یعنی تهیه ی فیزیکی و مکانیکی خاک،
عملیاتی از قبیل زدن شخم(انواع مختلف) دیسک، دندانه(در صورت لزوم) و همچنین تسطیح یاماله کشی،
نهر کشی ردیفکاری و مرزکشی (در صورت لزوم) انجام می شود. در قسمت دوم، عملیاتی مانند تقویت خاک از جنبه ی مواد غذایی
چون کود های شیمیایی و دیگر کودها (دامی و سبز )صورت می گیرد.
بذرگیاهان برای اینکه بتوانند جوانه بزنند و سبز شوند باید در زمینی که دارای رطوبت،گرماو هوای کافی باشد قرار گیرند.
هدف از شخم زدن و سایر عملیات مربوط به تهیه فیزیکی و مکانیکی زمین، ایجاد چنین محیطی برای سبز شدن بذر و رشد و نمو جوانه هاست.
مهمترین هدف ها عبارتند از:
۱)نرم کردن خاک؛ تا بذر به خوبی با آن مخلوط شود و بتواند هر چه بیشتر از رطوبت زمین استفاده کندو براحتی سبز شود.
۲)زیاد کردن خلل و فرج خاک؛ تا هوا و حرارت در خاک بهتر نفوذ یابد و جریان پیدا کرده و آب به مقدار بیشتر در آن ذخیره شود.
۳)برگرداندن خاک؛ جهت انتقال مواد به قسمت های تحتانی زمین.
۴)ایجاد محیط مناسب برای فعالیت های موجودات ذره بینی خاک.
۵)مبارزه با گیاهان هرز مزرعه.
۶)برهم زدن لوله های مویین خاک.
۷)استفاده از دستگاه عمیق کار در کشت دیم.
واکنش خاک
مایعات خاک خالص نیستند و معمولا ً تعداد OH یا H بیشتری از یون های آزاد را دارند که باعث واکنش اسیدی یا قلیایی خاک می گردد.
به طور کلی، خاکها را بر حسب شدت واکنشهای قلیایی یا اسیدی به خاک های x و خاکهای PHخیلی قلیایی( بیش از ۸.۵)می شناسند.
pH خیلی اسیدی( کمتر از۴.۵ ) با خاکهای مختلف از این pHقدرت اسیدی یا قرارند:
خاکهای خنثی بین ۶.۵ تا ۷.۴ و خاکهای اسیدی ضعیف بین ۵.۳ تا ۶.۴ و خاکهای اسیدی بین ۴.۶ و ۵.۲.
قدرت اسیدی خاک باید در حد خنثی باشد. بهترین خاک برای گندم آن است که اضافه بر مطلوب میزان مواد آلی،
بافت و قابلیت pH نفوذ هوا در آن نیز در حد مطلوب باشد.
دانه ی گندم در اراضی خیلی اسیدی جوانه نمی زند.
خاک شنی
به علت پایین بودن میزان رس و هوموس در خاکهای شنی، در زمینه ی اضافه کردن کود شیمیایی به این نوع خاک هاباید توجه زیادی مبذول شود.
عملیات کشاورزی در خاک های شنی به علت مقاومت کمتر آن در مقابل ادوات کشاورزی
آسان و کم خرج است؛ آماده ساختن زمین شنی جهت کشت و کار به علت زود خشک شدن آنها
زودتر از سایر زمین ها مقدور می شود با دادن کود دامی ، کود سبز و کود شیمیایی مناسب می توان درصد حاصلخیزی خاک را افزایش داد.
خاک رسی
برای حاصلخیز کردن خاکهای رسی، باید به طرق مختلف قابلیت نفوذ خاک، ایجاد خاکدانه ها و امکان وجود موجودات ذره بینی را بالا برد؛
این کار را با دادن کود های دامی پوسیده یا دادن شن، کود سبز و همچنین ایجاد تناوب صحیح و مناسب زراعی و
یا در صورت نیاز با زه کشی، می توان انجام داد.
خاک آهکی
خاک های آهکی، در فصل زمستان یخ می زنند و بر حجم آن ها اضافه می شود. ازدیاد حجم خاک و نشست خاک پس از یخبنددان،
موجب پاره شدن ریشه ی گیاهان می شود و صدمه جبران ناپذیری را به وجود می آورد.
بهتر است این نوع خاک های آهکی را اختصاص به کشت غلات داد و در پائیز هر چه زودتر اقدام به کشت آنها کرد.
خاک های آهکی نسبت به خاک های رسی و شنی، چسبندگی کمتری دارند و تهویه به وضع بهتری در آن ها صورت می گیرد.
مقدار پتاسیم و اسید فسفریک خاک های آهکی اغلب کم است.
خاک هوموسی
اراضی هوموسی، شامل خاکهایی با مواد آلی زیاد هستند که بر اثر پوسیدن طی زمان های طولانی آن ها را حاصلخیز کرده است.
خاک های هوموسی پوک هستند و قدرت زیادی برای نگهداری آب دارند. رنگ قهوه ای مایل به سیاه تا سیاه، از مشخصات خاک های هوموسی است.
خاک های هوموسی، همان طور که گفته شد قدرت ذخیره ی رطوبت زیاد را به مدت طولانی دارند و به همین دلیل زود گرم نمی شوند
و جزء خاک های سرد محسوب می گردند. عملیات زراعی درخاکهای هوموسی به دلیل پوک بودن زمین به آسانی صورت می گیرد.
کلیه ی خاک های هوموس دار، مرغوب و حاصلخیز و جهت زراعت گیاهان بسیار مناسب هستند.
موجودات بی شماری که در خاک مزروعی زندگی می کنند عامل بسیار مهمی در تبادلات و ذخیره ی مواد غذایی هستند
و نقش ارزنده ای در زندگی گیاه بازی می کنند.
عده ای از باکتری های هوازی خاک به کمک اکسیژن سبب سوخت و ساز بطیء و تجزیه مواد آلی خاک می شوند.
با تجزیه مواد آلی، از یک سو انیدرید کربنیک، متان و اکسیژن متصاعد می شود و از سویی دیگر مواد معدنی قابل جذب گیاه تولید می شود
که در زمین باقی می ماند. از جمله ی این مواد ازت را باید نام برد که در مرحله ی اول به صورت آمونیاک است
و سپس به نیتریت و نیترات تبدیل و قابل جذب گیاهان می شود.
عده ای دیگر از باکتریهای هوازی به طور همزیستی روی ریشه ی گیاهان خانواده پروانه آسا زندگی می کنند.
خاک مزرعه ی گندم
خاک مزرعه ی گندم ضمن حاصلخیز بودن باید شرایط فیزیکی خاصی را داشته باشد.
رطوبت خاک اثر مستقیم و غیر مستقیم در رشد و نمو گندم دارد .اثر مستقیم مربوط به موجود بودن رطوبت قابل جذب اطراف ریشه است
که از ریشه ها جذب می شود. اثر غیر مستقیم رطوبت خاک در رشد و نمو گیاه مربوط به خصوصیات خاک است.
قدرت گیاه نسبت به جذب رطوبت خاک بستگی به گسترش سیستم ریشه ها دارد.
ریشه ی گندم در شرایط کاملا مناسب آب و هوایی و در شرایط مساعد بودن خاک ممکن است تا بیش از دو متر در زمین نفوذ کند.
به طور کلی، رطوبت خاک در زمان بذر کاری اهمیت خیلی زیادی برای گندم دارد. هر چه بارندگی یک منطقه کمتر باشد
به همان اندازه ی رطوبت خاک در تاریخ بذرکاری اهمیت پیدا می کند نسبت مستقیمی بین میزان بارندگی سالانه
و محصول گندم طی آزمایشهای مختلف به دست آمده است.
نشاهای جوان گندم در خاکی که دمای آن ۲۴ تا ۲۸ درجه ی سانتی گراد باشد، خیلی سریعتر سر از خاک در می آورند
و پنجه های گندم خیلی زودتر در این دما تکامل می یابند. بالا بودن زیاد دمای خاک باعث طویل شدن زیر طوقه می شود؛
با طویل شدن نسبی طوقه ی گندم، حساسیت بوته ها در برابر خشکی و سرمای زمستان زیاد تر می شود.
میزان اکسیژن خاک یکی از عوامل مهم رشد و نمو گیاه است. خلل و فرج خاک، پراکندگی اندازه ی ذرات و خواص فیزیکی خاک با هوادهی خاک ارتباط دارند.
میزان آب داخل خاک یکی از عوامل کنترل کننده ی قدرت ذخیره ی اکسیژن خاک برای گیاهان است.
گندم در خاکهای رسی، حتی در مواقع اشباع، با مقایسه ی سایر گیاهان رشد و نمو می کند ولی چنانچه در زیر آب قرار گیرد به سهولت از بین می رود.
گندم در هر خاکی عمل می آید ولی هر چه خاک حاصلخیز تر و مرغوب تر باشد میزان محصول و عملکرد آن در واحد سطح افزایش می یابد.
خاکهای لیمونی یا آهکی لیمونی و یا هوموسی که محتوای مواد غذایی باشند بهترین خاک برای گندم هستند.
گندم در خاکهایی با واکنش خنثی و قلیایی و در رسوبات رودخانه ای بهترین محصول را می دهد.
خاکهای سیاه هوموسی به نوبه ی خود مزایای زیادی برای گندم دارد. خاکهای رسی شنی،
به علت نگهداری رطوبت می توانند در مواقع خشکی رطوبت قابل جذب را در اختیار ریشه های گندم قرار دهند.
واکنش های نسبتا خنثی و قلیایی برای گندم مطلوب است، لذا این گیاه در خاکهای اسیدی حساسیت خاصی از خود نشان می دهد.
گندم در خاکهای نسبتا رسی یا شنی مرطوب با بودن مواد غذایی کافی عملکرد رضایتبخش دارد.
زمینهای سنگین را می توان یا با دادن آهک و کود سبز، یا زهکشی،ویا تامین رطوبت کافی آماده ی کشت گندم کرد.
زمین های سبک را پس از اصلاح یا انتخاب صحیح تاریخ کشت می توان برای گندم در نظر گرفت.
خاک های بیش ار حد شنی، رسی سنگین و مرطوب، اسیدی و همچنین زمین هایی که علف هرز زیاد داشته باشند،
مناسب کشت گندم نیستند. گندم در آب و هوای بیش از حد مرطوب یا در اراضیی که آب تحت الارض آنها بالاست
به هیچ وجه عملکرد خوبی ندارد. گندم بر خلاف محصولات وجینی به علت داشتن ریشه های افشان احتیاجی به شخم عمیق ندارد.
بیشتر ریشه های افشان گندم در عمق حدود ۲۰ سانتی متری خاک قرار دارند. چنانچه به طریقی بتوان با زدن شخم صحیح،
نفوذ پذیری خاک بکر یا تحت الارض را نسبت به ذخیره ی آب یا مواد غذایی بالا برد،
می توان امیدوار بود که در نقاط خشک یا در دیمزارهای مملکت ریشه ی گندم بتواند از رطوبت و مواد غذای تحت الارض بیشتر استفاده کند.
به همین دلیل در اراضی دیمزار معمولا شخم با سوسولز را توصیه می کنند که نتیجه ی بسیار خوبی می دهد.
البته باید توجه داشت که خاک طبقه ی زیرین با خاک طبقه ی زراعی مخلوط نشود.
گیاهان وجینی زمین را از لحاظ مواد غذایی غنی و ساختمان خاک را اصلاح می کنند و علفهای هرز آنرا کاهش می دهند.
بدین ترتیب، مناسبترین زمین برای کشت گندم در تناوب زراعی زمینی است که پس از برداشت گیاهان وجینی آماده می شود.
زمین هایی که قبلا در آنها سیب زمینی، چغندر قند یا پنبه کشت شده است، به علت اسفنجی و پوک بودن،
داشتن رطوبت کافی و مواد غذایی نسبتا کافی و نیز به دلیل کم بودن علف های هرز در آنها کاملا برای کشت گندم مناسب هستند.
گندمی که در زمین پس از محصولات وجینی کشت شده باشد نسبت به گندمی که در زمین پس از گیاهان ذخیره کننده ی ازت کشت شده باشد،
دانه های بزرگتر و پر قوّت تری تولید میکند. گندمی که بعد از یونجه کاشته می شود،
به علت اینکه ازت توسط ریشه های یونجه در زمین ذخیره شده است، پر پشت خواهد شد؛
رطوبت کافی و موجود بودن ازت بیش از اندازه سبب خوابید گی گندم می شود. گندم کشت شده در چنین خاکی،
نسبت به دمای پایین مقاومت کمتری دارد. در نواحی مرطوب یا در سالهای مرطوب به خوبی می توان گندم را بعد از یونجه کشت کرد
و حداکثر عملکرد را بدست آورد، زیرا ریشه های گندم در کانال هایی که ریشه ی یونجه درست کرده است جای می گیرند.
در تناوب زراعی، زمان برداشت گیاهان وجینی یا گیاهانی که پیش از گندم کاشته شده اند باید طوری باشد که منجر به کرپه شدن گندم نشود.
غیر از چغندر قند، پنبه، سیب زمینی، باقلا، یونجه و شبدر، که با گندم در تناوب قرار می گیرند،
نباتاتی مانند توتون، کتان، کنف، شاهدانه و سایر دانه های روغنی را نیز به خوبی می توان در تناوب با گندم جای داد.
امروزه در زراعت غلات، به جای کود دامی از کود های شیمیایی استفاده می شود.
کودهای شیمیایی به علت بالا بودن انحلال پذیرشان و همچنین به علت آسان بودن دسترسی به آنها،
امکانات زیادی را از لحاظ زمان مصرف به وجود می آورند. کودهای شیمیایی فسفرداروکلسیک، علاوه بر داشتن خاصیت غذایی،
در حاصلخیزی خاک نیز موثر هستند. دادن کودهای شیمیایی مناسب به زمین نیز مقدار محصول را تا حد زیادی افزایش داده،
جانشین مواد غذایی کسب شده از خاک شده و نیز کمبودهای خاکهای زراعتی را جبران می کند.
این نکته را باید در نظر داشت که کودهای شیمیایی نمی توانند تامین کننده ی مواد غذایی برای ادامه ی حیات موجودات ذره بینی خاک باشند.
دادن مداوم و یک جانبه ی کودهای شیمیایی به خاک سبب کاهش هوموس خاک و احتمالا ایجاد خسارت به خواص فیزیکی و شیمیایی آن می گردد.
در صورت کمبود هوموس و کلسیم خاک، بنیانهای اسیدی و قلیایی کودهای شیمیایی
(که معمولا نمی توانند به وسیله ی گیاهان خاک pHجذب شوند) باعث تغییرات فاحش در خاک می شوند که برای زندگی گیاهان بسیار مضر است.
در خاکهای هوموس دار، می توان کود شیمیایی بیشتری را به کار برد. این در حاتلی است که در خاکهای با مواد آلی کمتر
کودشیمیایی کمتری مصرف می شود.
استفاده از کودهای شیمیایی به همراه آبیاری، مسلما در بالا بردن مقدار محصول بسیار موثر می باشد؛
اما استفاده از آنها برای بالا بردن محصول زراعتهای دیم، یا غلات کم آب در مناطق خشک و نیمه خشک،
در بیشتر موارد نتیجه ی مهمی همراه نخواهد داشت. در مناطق خشک و نیمه خشک کشور ما
در صورت وجود بارندگی کافی و به موقع دادن کودهای شیمیایی به غلات دیم عامل مهمی در ازدیادمحصول به شمارمی آید.
چنانچه این عامل، یعنی بارندگی کافی و به موقع وجود نداشته باشد،
استفاده از کودهای شیمیایی در این مناطق در بالا بردن محصول موثر واقع نخواهد شد.
در خاکهای سنگین، به دلیل بالا بودن قابلیت نگهداری آب،دادن کودهای زود حل شونده توصیه می شود.
فسفر در این نوع خاکها می تواند نقش حاصلخیز کننده ای داشته باشد. از دادن کودهای شیمیایی که دارای یون سدیم باشند باید اجتناب کرد
زیرا یون سدیم موجب سفت و سخت شدن سطح خاک می گردد.
در خاکهای سبک شنی، به علت اینکه جذب کلوئیدی و تعادل واکنش مطلوبی ندارد و همچنین به علت اینکه نفوذپذیری در این نوع خاکها زیاداست،
ذخیره ی مواد در خاک جهت افزایش حاصلخیزی آنها فقط در مورد فسفر امکانپذیر خواهد بود.
کودهای شیمیایی را در این نوع خاکها بایدبه مقدار کم ولی در چند نوبت و حتی المقدور به صورت کودهای کند حل شونده مصرف کرد،
زیرا مصرف کودهای شیمیایی به مقدار زیاد در این خاکها باعث تغییرات خاک می شود.
pH سریع و شدید به علاوه، چون یون های موجود در کودهای مصرف شده نمی توانند جذب کلوئیدها شوند (به علت کمی کلوئیدها)
به صورت محلول در می آیند که قسمتی از آنها بر اثر شسته شدن از دسترس گیاهان خارج می شود؛
قسمت دیگر نیز به علت زیاد بودن نسبت آن در مایعات خاک و بدون داشتن مصرف واقعی، به سرعت جذب گیاهان می شود(مصرف لوکس مواد).
فسفر در زراعت غلات اهمیت ویژهای دارد. به وسیله ی کودهای فسفردار، می توان حاصلخیزی خاک را
که بر اثر کشتهای متمادی کاهش پیدا کرده است جبران کرد.
فسفر، در اعمال حیاتی وساختمانی گیاهان نقش بسیارمهمی رابازی می کند.
اهمیت فسفر در ایجاد ریشه های فراوان، پنجه زدن، بالا بردن وزن دانه و کیفیت پخت، تشکیل مواد قندی در محصول و حاصلخیزی خاک است.
کودهای فسفر دار را باید حتما قبلا از کشت و برای غلات در پاییز وارد خاک کرد. فسفر به صورت کودهای سوپر فسفات
و فسفات آمونیوم مورد استفاده قرار می گیرد.
از کود سوپر فسفات حتی المقدور نباید در خاکهایی که دارای کلسیم زیاد هستند استفاده شود.
زیرا بنیان این نوع کود است که باعث زیادتر شدن کلسیم در خاک می شود؛ در این نوع خاکها باید از فسفات آمونیوم استفاده شود.
منتهی به علت اینکه در بنیان کودهای مذکور مقداری ازت نیز وجود دارد باید در موقع مصرف کودهای ازت دار
درصد ازت موجود در این کود نیز منظور شود. پتاسیمT عنصر دیگری است که مورد نیاز گیاهان بوده و در خاکهای سنگین
اغلب به مقداری قابل توجه وقابل استفاده وجود دارد. دادن پتاسیم به خاکهای شنی،
در مقایسه با اضافه کردن این عنصر به خاکهای سنگین، موجب افزایش محصول خیلی بیشتری خواهد شد.
تمام کودهای دارای پتاسیم به راحتی قابل حل در آب هستند، مانند پتاسیم کلرید و پتاسیم سولفات
که اغلب مقداری سدیم و منگنز نیز همراه دارند.
کودهای دارای پتاسیم موجب افزایش مقاومت گیاه در برابر سرما،خشکی، خوابیدگی و همچنین موجب ذخیره ی مواد نشاسته ای می شود.
به کاربردن پتاسیم سولفات در خاکهای قلیایی نتیجه ی خوبی می دهد و حتی می توان آن را به صورت سرک به زمین اضافه کرد.
به طوری کلی، طرز مصرف کودهای شیمیایی برای زراعت گندم بدین نحو است که ابتدا در خاکهای سنگین رسی و یا خاکهای رسی معمولی
۱ تا ۲ هفته قبل از بذر پاشی تمام کودهای لازم را روی زمین می پاشند و به وسیله ی شخم یا دیسک وارد خاک می کنند.
در خاکهای سبک، مثل خاکهای شنی اگر سوپر فسفات تریپل مصرف می شود، بهتر آن است که تمام سوپر فسفات تریپل را
به علاوه نصف کود ازت دار، و در مواردی که آمونیوم فسفات می دهند این کود را منحصرا قبل از کشت و مطابق دستور فوق
به زمین اضافه کنند و بقیه ی کود ازت دارد اوره یا(آمونیوم نیترات) را به عنوان کود سرک در اوایل بهار ۱یا ۲ بار به مزرعه ی گندم بدهند.
امروزه وسایل کشت و کار گندم دیم طوری ساخته شده است که بقایای گندم را در سطح خاک باقی می گذارد.
در این سیستم زراعی، به جای به کار گرفتن گاوآهن فرنگی از ماشینی با پره های پهن استفاده می شود که سطح خاک را
تا عمق ۵ الی ۱۰ سانتی متر نرم می کند. این ماشین به منظور از بین بردن علفهای هرز، کاهش تبخیر رطوبت خاک،
باقی گذراندن تمام بقای گیاهی در سطح زمین و جلوگیری از فرسایش خاک نیز به کار گرفته می شود.
امروزه در نواحی دیمکاری امریکا، استرلیا و دیگر نقاط جهان ماشین مذکور به کارمی رود و کاملا می توان آن را
با شرط مناطق دیمکاری ایران وفق داد. به طور کلی مزایای این روش در دیمزارها به این شرح است:
الف)نگهداری رطوبت به وسیله ی کاهش تبخیر آب موجود در خاک زراعی.
ب)حفاظت خاک از فرسایش ناشی عوامل جوی مثل بادوباران.
ج)بالا بردن میزان نفوذ آب در خاک در نتیجه ی کاهش سرعت جریان آب در سطح زمین.
د)صرف هزینه ی کمتر جهت خرید ماشین آلات وهمچنین پرداخت بهای کمتر جهت اداره کردن آنها.
پس باید در دیمزارهای کشور از به کاربردن گاوآهنهای اروپایی ودیسک اجتناب و به جای آنها از کولتیواتور یا سوسولز استفاده کرد.
این ابزار ارزانتر، کار با آنها آسانتر و هزینه ی نگهداریشان کمتر از هزینه نگهداری گاو آهن اروپایی است.
اثرات مصرف کود حیوانی بر افزایش میزان پروتئین دانه گندم
گندم عضو تیره غلات، از مهمترین گیاهانی است که حدود ۱۷ درصد از زمینهای زراعی زیر کشت در جهان را بخود اختصاص داده
و از طرفی گندم، غذای اصلی بیش از ۳۵ درصد از مردم فقیر جهان به دلیل داشتن بیشترین انرژی و پروتئین در مقایسه با سایر گیاهان می باشد.
به طوری که برای تولید عملکردهای بالا همراه با کیفیت مطلوب گندم عرضه مواد غذایی کافی به خاک کاملا ضروری می باشد.
همچنین ارقام پیشرفته امروزی در مقایسه با ارقام سنتی جهت تولید بیشتر همراه با کیفیت بالا احتیاج به مواد غذایی بیشتری دارند.
بطوریکه عملکرد این ارقام زمانیکه مواد غذایی کافی در اختیار نداشته باشند همانند ارقام معمولی می باشند.
کیفیت مربوط به پخت آرد گندم بستگی به محتوی پروتئین دانه آن دارد. گندم با محتوی درصد پروتئین کم
بطور عمده مورد استفاده برای غذای دام میباشد. یکی از عواملی که تاثیر بسزایی در میزان پروتئین دانه را دارد، ازت میباشد.
با عرضه ناکافی ازت به خاک، هم عملکرد و هم کیفیت مطلوب گندم کاهش می یابد.
گلوتن عبارت از یک گروه از پروتئین های اختصاصی برای گندم بوده که مقدار و کیفیت آن
دارای اهمیت خاص در تعیین کیفیت پخت گندم می باشد. در رابطه با بررسی اثرات کودهای آلی و نیز کودهای دارای عناصر غذایی پر مصرف
و کم مصرف بر عملکرد و کیفیت محصولات واقع در یک دوره ی تناوب که شامل کشت
(گندم،آفتابگردان روغنی، چغندرقندوگندم) آزمایشی از سال ۱۳۷۵ به مدت ۵ سال با ۱۴ تیمار و ۳ تکرار به مورد اجراءگذاشته شد.
تیمارها عبارتند از:
۱- توصیه شده(اوره+فسفات NP-شاهد)
۲- توصیه شده(نیترات NPآمونیوم)
۳- توصیه (NPK آمونیوم + فسفات آمونیوم) شده(اوره+فسفات آمونیوم+سولفات پتاسیم)
۴- توصیه شده(اوره+فسفات آمونیوم +NPK)
۵- توصیه شده (NPKZnکلرید پتاسیم)
۶- توصیه شده+۵NPK
۷- توصیه شده NPKSZn
۸- توصیه شده+۵ تن NPK تن کود کمپوست
۹- توصیه شده +۵ تن کودNP کود حیوانی
۱۰- توصیه شده+۵ تن کود NP کمپوست
۱۱- حیوانی
۱۲- کود کمپوست(۴۰ تن در هکتار)
۱۳-کود حیوانی(۴۰تن در هکتار)
۱۴- توصیه شده NPKFe
میانگین نتایج حاصل از دو نوبت کشت گندم در سالهای ۱۳۷۵ و ۱۳۸۰ نشان می دهد اثر تیمارها سبب افزایش در میزان عملکرد وزن دانه،
وزن هزار دانه، تعداد دانه در خوشه و وزن کاه و درصد پروتئین دانه گندم گردید. ولیکن این افزایش تنها در مورد عملکرد وزن دانه،
وزن کاه و درصد پروتئین دانه گندم با احتمال ۵ درصد معنی دار بوده است. حداکثر وزن دانه ۲۶۶/۲ تن در هکتار
و پروتین گندم (۸۰/۲۲) درصد مربوط به تیمار مصرف ۴۰ تن کود حیوانی (ازنوع گاوی) بوده است
که این تیماراز لحاظ آماری به تنهایی در گروه قرار گرفته و در مقایسه با تیمار شاهدA (بدون مصرف کود) ۵۰۵/۲ تن از لحاظ عملکرد دانه و ۹۵/۸ درصد از نظر
پروتئین دانه افزایش یافته است.
پروتئین دانه گندم تحت تأثیر ازت تحتانی خاک
کمبود ازت یک فاکتور اصلی در کاهش کمی و کیفی محصول گندم به شمار می رود.
هنگامی که ازت در لایه ی سطحی خاک به علت کمبود رطوبت غیر قابل استفاده باشد
نیترات خاک تحتانی ممکن است منبع خوبی برای گیاهان باشد. شستشوی ازت معدنی شده
(افزوده شده به سطح خاک) مهمترین عامل تشکیل نیترات در خاک تحتانی می باشد.
شواهدی وجود دارد که در شرایط مزارع استرالیای جنوبی ازت نیتراتی به طور عمقی شسته شده
و در پروفیل خاک فرورفته ولی هنوز در ناحیه ی فعال ریشه است و ممکن است بعدا توسط گیاه جذب شده و درصد پروتئین را افزایش دهد.
اندازه گیریهای اولیه در مزرعه در دانشکده ویت در آدلاید استرالیا حاکی از کاهش ازت معدنی از افق سطحی خاک در طول دوران رشد گیاه بوده
که قسمتی از آن مربوط به شستشوی ازت به لایه های عمقی است.
در این تحقیق جذب ازت از خاک تحتانی بعد از گلدهی واثر آن روی درصد پروتئین مورد بررسی قرار گرفته است.
اهداف این مطالعه بررسی ازت معدنی خاک تحتانی و تحقیق درمورد قابلیت گندم در جذب ازت از خاک تحتانی بپس از گلدهی
در شرایط مختلف افزایش ازت و آب است. برای تحقیق در مورد اهمیت ازت معدنی خاک تحتانی و اثر آن روی درصد پروتئین دانه گندم
و عوامل موثر در جذب ازت آزمایش گلخانه ای طراحی شد. بازیافت ازت از خاک تحتانی، موردمطالعه قرار گرفت.
در این آزمایش قابلیت گیاه گندم در جذب ازت معدنی خاک تحتانی و اثر آن بر روی پروتئین دانه بررسی گردید.
گندم در گلدانهایی به قطر ۱۱سانتی متر و عمق ۱۰۵ سانتی متر ودر خاک شنی و فقیر از ازت کاشته شد.
در طول دوره رشد وزن خشک ریشه و شاخه، طول ریشه،تراکم نیترات،ازت کل ومحصول دانه و درصد پروتئین اندازه گیری شد.
دو هفته بعد از گلدهی، ۱۵۰میلی گرم ازت بصورت محلول نیترات پتاسیم به عمق ۶۰سانتی متری اضافه گردید و نتیجه ی آن مطالعه شد.
اضافه کردن ازت بعد از گلدهی بطور معنی دار رشد ریشه را در نواحی افزایش ازت در خاک تحتانی اضافه کرد
و محصول دانه، جذب ازت توسط ریشه ودرصد پروتئین افزایش یافت.
بازیافت ازت افزوده شده توسط گیاه خیلی بالا بود (حدود۷۲درصد). مقدار ازت منتقل شده بعد از گلدهی از ریشه ها و ساقه ها در گیاهان شاهد
خیلی بالا بود (معادل۸۱درصد ازتی که در دانه وجود اشت). نتایج این آزمایش نشان داد که ازت معدنی خاک تحتانی
در اواخر فصل جذب می شود و پروتئین دانه را افزایش می دهد.
بررسی اثرات مقادیر و منابع کود های شیمیایی این آزمایش به منظور برسی تاثیر کودهای شیمیایی حاوی عناصر پتاسیم،
منیزیم و ریز مغذیها بر عملکرد و کیفیت محصول گندم آبی درسال ۱۳۷۹ در اراضی استان قزوین به مدت یک سال زراعی به مرحله اجرا در آمد.
تیمارهای کودی آزمایش به ترتیب شامل:
۱=NP 2=NPK1 (K2SO4) 3=NPK2 (K2SO4)
۴=NPK1(KC1) 5=NPK2 (KC1)
۶=NPK1 (KC1)ریز مغذی ها+
۷=NPK1 (K2SO4)ریز مغذی ها+
۸=NPK2 (KC1)ریز مغذی ها+
۹=NPK2 (K2SO4)ریز مغذی ها+
۱۰=NPK2 (K2SO4)+MgSO4
۱۱=NPK2(K2SO4)و تیمار کودی ریز مغذی
بود که در سه تکرار به صورت-+MgSO4 فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با مجموع ۳۳ تیمار
به مرحله اجراء در آمد. در این طرح پتاسیم از دو منبع سولفات و کلرور در سه سطح:صفر،۱۵۰ و ۳۰۰ کیلو گرم در هکتار
و منیزیم از منبع سولفات در دو سطح صفر و ۲۰۰کیلو گرم در هکتاراستفاده گردید.
کودهای ریزمغذی بر اساس حدود بحرانی آنها شامل سولفات روی، سولفات منگنز، اسیدبوریک، سولفات آهن و سولفات مس
ترتیب: ۴۰،۴۰،۳۰،۱۵۰ و ۲۰ کیلو گرم در هکتار استفاده شد.
نتایج حاصله از آزمایش نشان داد که کود های شیمیایی حاوی پتاسیم و منیزیم و ریز مغذی ها تاثیر معنی داری بر میزان (شاخص HISP عملکرد دانه، وزن
هزار دانه، برداشت سنبله)،عملکرد کاه و کلش و در صد پروتئین داشتند. همچنین، تیمار عناصر ریز مغذی همراه با پتاسیم،
غلظت عناصر ریز مغذی را در دانه به طور معنی داری افزایش داد.
افزایش ارزش غذایی گندم
تغذیه صحیح و متعادل گیاه یکی از عوامل مهم در بهبود کمی و کیفی محصولات کشاورزی به شمار می آید.
کمبود آهن، روی، مس و سایر عناصر ریز مغذی در گیاهان و محصولات زراعی گسترش جهانی دارد.
کشت مداوم، مصرف همه ساله و بیش از نیاز کودهای فسفاته، فرسایش، آب شوئی و سایر شرایط حاکم برخاک های آهکی
از جمله وجود مقادیر زیاد از کربنات قلیایی و عدم مصرف کود های pH کلسیم حاوی عناصر ریز مغذی و کودهای آلی،
موجب کاهش ذخیره این عناصر در خاک گشته و در نتیجه باعث کاهش عملکرد شده است.
آهن، روی و مس برای رشد گیاهان عالی ضروری بوده و در فعالیت های مختلف بیوشیمیایی سلول های گیاهی نقش غیر قابل انکاری دارند؛
به طوری که هر عوامل ثانویه ای که موجب غیر قابل دسترس بودن این عناصر برای گیاه شود،
علائم ناشی از کمبود به صور مختلف از قبیل کاهش عملکرد و کاهش غلظت این عناصر در اندامهای مختلف نمایان می شود
که درنهایت موجب تنزل ارزش غذائی محصولات کشاورزی می گردد. به منظور بررسی اثر مصرف آهن،
مس و روی بر میزان پروتئین و غلظت این عناصر در دانه ی گندم آبی، (شاهد)NPK آزمایشی با پنج تیمار کودی
۱- NPK+Fe 2-NPK+Fe+Zn+Cu 5-NPK+Cu 4-NPK+Zn3- در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ۱۵ منطقه از اراضی زارعین استان
کردستان با دامنه ای از غلظت های کم تا زیاد آهن، روی و مس قابل جذب در خاک در سال زراعی ۷۶- ۱۳۷۵
بر روی گندم رقم الموت به مرحله ی اجراء در آمد.
آهن روی و مس به ترتیب از منابع سکوسترن آهن ۱۳۸، سولفات روی آبدار و سولفات مس آبدار به میزان ۱۰،۴۰ و ۲۰ کیلوگرم در هکتار
در زمان کاشت با تمامی کود های فسفره و پتاسه و نصف کود ازته در سطح کرتها پخش و به زیر خاک برده شد.
نصف بقیه ی کود اوره در بهار در مرحله به ساقه رفتن به صورت سرک مصرف شد.
بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل آماری در تیمار های مختلف مشخص گردید که با مصرف سولفات روی میانگین پروتئین دانه
از ۱۰.۶ درصد به ۱۴ درصد افزایش یافت که در سطح آماری یک درصد معنی دار بود، امّا این افزایش برای سایر تیمارهای کودی معنی دار نشد.
در این تحقیق مقایسه ی میانگین غلظت آهن دانه در تیمار های مختلف نیز مشخص کرد که مصرف سکوسترن آهن،
غلظت آهن دانه را ۶/۶میلی گرم در کیلوگرم نسبت به شاهد افزایش داده و لیکن از لحاظ آماری این افزایش معنی دار نبود.
با مصرف سولفات روی به تنهایی، غلظت روی در دانه نسبت به شاهد به میزان۵/۶ میلی گرم در کیلو گرم افزایش داشت
که در سطح یک در صد معنی دار بود ولیکن مصرف توام سولفات روی با سکوسترن آهن و سولفات مس نسبت به مصرف
به تنهایی سولفات روی به ۵/۴ میلی گرم در کیلو گرم تقلیل یا فته بود. سکوسترن آهن تاثیر معنی داری بر افزایش غلظت آهن دانه نداشت
در حالیکه مصرف توام آن با سولفات روی و سولفات مس غلظت مس دانه را به میزان ۰۱/۱ میلی گرم بر کیلو گرم
نسبت به شاهد افزایش داد که در سطح پنج درصد معنی دار بود و لیکن مصرف سولفات مس به تنهایی بر غلظت مس دانه بی تاثیر بود.
اثر مصرف مواد آلی از منابع مختلف آلودگی های زیست محیطی ناشی از مصرف بی رویه ی کود های شیمیایی در کشاورزی باعث گردیده
که استفاده از کود های آلی در تولید دراز مدت محصولات کشاورزی و در سطحی قابل قبول،
بعنوان راه حلی ممکن و مطلوب مورد توجه روز افزون قرار گیرد. به منظور بررسی تاثیر مواد آلی از منابع مختلف بر رشد و عملکرد گندم آزمایشی
در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در طی دو سال زراعی در مرکز تحقیقات کشاورزی خراسان (طرق)
بر روی خاکی با بافت لوم به مورد اجراگذاشته شد. منابع کودی مورداستفاده عبارت از کود گاوی،کود مرغی و کود کمپوست بود
به نسبت های ۰، ۵/۵ و۱۰ تن در هکتار قبل از کشت به خاک اضافه گردید. ابعاد کرتهای آزمایشی ۱۰×۶ متر و رقم گندم مورد استفاده، مهدوی بود.
پس از برداشت محصول عملکرد دانه،کاه و وزن هزار دانه تعیین گردید.
نتایج به دست آمده حاکی از این است که مصرف ۵ تن کود مرغی در هکتار در هر دو سال آزمایش بیشترین عملکرد کاه و دانه را داشته است.
در سال دوم آزمایش وزن هزار دانه به دست آمده در کلیّه تیمارها بالاتر از میانگین وزن هزار دانه گزارش شده برای رقم مهدوی است.
بیشترین وزن هزار دانه به مقدار ۵۸ گرم مربوط به تیمار مصرف ۵ تن کود گاوی در هکتار می باشد.
(CCC)اثر کلروکلین کلراید
اثر ماده ی تنظیم کننده رشد کلروکلین کلراید بر جوانه زنی بذر، طول گیاهچه، وزن خشک هوایی و ریشه و میزان فتو سنتز در گیاهچه گندم دیم،
رقم سرداری مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور ابتدا بذر های گندم به مدت ۲۴ ساعت درمحلول ۲/۰ و یا آب مقطر برای شاهد،
CCCدرصد ماده آغشته گردیدند. بذرها پس از خشک شدن در معرض هوا، در گلدانهای پلاستیکی کشت و در شرایط اتاقک رشد قرار داده شدند.
نتایج بدست آمده نشان دادکه درصد جوانه یکسان CCC و بدون CCC زنی بذر در تیمار با نسب CCC بود،
اما سرعت جوانه زنی در تیمار به شاهد کاهش یافت. بعلاوه طول گیاهچه به طور معنی داری کمتر شد.
CCC در اثر مصرف که بعلّت ممانعت از سنتز اسید جیبرلیک می باشد. همچنین عرض برگ، وزن خشک بخش هوائی و ریشه،
سبزینه برگ و تبادلات گازی در اثر افزایش یافت که نشانه فعالیت CCCمصرف بیشتر فتو سنتز در گیاهچه گندم تیمارشده است.
از نتایج بدست آمده در این CCC با پژوهش می توان نتیجه گرفت که چنانچه بذر CCC گندم رقم سرداری
قبل ازکاشت به ماده آغشته گردد،گیاهچه های محتملتری نسبت به کم آبی برای کشت دیم بوجود خواهد آمد.
بررسی بالانس (توازن)پتاسیم
تا کنون در مصرف کودهای پتاسیمی در مقابل کودهای ازته و فسفاته کم توجهی شده است و عامل این کم توجهی را غالبیت
رسهای ایلیت در خاکهای زراعی کشور می دانند و چنین تصور می نمایند که درخاکهای آهکی بارس ایلیت،
پتاسیم مورد نیاز برای تولید کافی است.
نظر به اینکه این کود عامل مهمّی در بهبود کمی و کیفی محصول می باشد، برای حفظ تعادل بین عناصر غذایی و لزوم مصرف بهینه کود های شیمیایی
این طرح به اجراء در آمد، به منظور بررسی توازن پتاسیم در خاکهای زیر کشت گندم و نیاز به کود پتاسه
این محصول در استان خراسان تعداد ۲۰ مزرعه ی گندم در مناطق مختلف استان انتخاب و
در دو مرحله از خاک قبل از کشت و بعد برداشت نمونه برداری مرکب انجام شد.
پتاسیم قابل جذب خاک با استفاده ازعصاره گیر استات آمونیم اندازه گیری وتغییرات پتاسیم قبل از کشت و بعد از برداشت مورد بررسی قرار گرفت.
خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاکها تحت مطالعه بوده و غلظت پتاسیم آبهای آبیاری اندازه گیری شد.
در ضمن برای اندازه گیری پتاسیم برداشتی به وسیله ی محصول، نمونه برداری از قسمت های هوایی گندم انجام
و پتاسیم کاه و دانه بعد از آسیاب کردن با استفاده از اسید کلریدریک دو نرمال اندازه گیری شد.
نتایج حاصله نشان داد که خاک های منطقه آهکی بوده، فسفر قابل جذب این خاکها زیاد و مواد آلی نیز کم و پتاسیم آبیاری در حد پایین بوده است.
نتایج توازن پتاسیم حاکی از آن است که در اکثر موارد پتاسیم قابل جذب کاهش یافته،
بدین ترتیب توازن در این مزارع منفی بوده و نیاز به کودهای پتاسیمی احساس می شود.
اثر تناوب گیاهان زراعی بر خصوصیات بیولوژیکی و شیمیایی ریزوسفر گندم
به منظور بررسی اثر تناوب گیاهان زراعی بر وضعیت جوامع میکروبی و عناصر معدنی و آلی در ریزوسفرگندم،
یک آزمایش مزرعه ای دو ساله با چهار گیاه گندم، کلزا، سورگوم علوفه ای به صورت تناوب کشت مضاعف در مشهد اجرا شد.
طرح آماری، بلوک کامل تصادفی با تیمار تناوب در چهار سطح و با سه تکرار بود. تناوب ها شامل ۱-کلزا-ذرت –گندم-ذرت،۲-کلزا-سورگوم-
گندم-سورگوم،
۳-گندم-سورگوم-کلزا-ذرت و۴-گندم-ذرت- کلزا-سورگوم بودند.
پارامتر های مورد مطالعه شامل بررسی ومقایسه وضعیت جوامع بیولوژیکی
(جمعیت وجنسهای غالب باکتری ، قارچ واکتینومیست) و عناصر معدنی و آلی (ازت،فسفر،پتاسیم وکربن آلی)
در ریزوسفر اولین وسومین گیاه گندم در تناوب بود.نتایج نشان داد که تفاوتهای بیولوژیکی وشیمیایی آشکاری بین جایگاه زمانی گندم در تناوب وجود دارد.
حضور گندم در ابتدای تناوب کلیه پارامترهای بیولوژی وشیمیایی ریزوسفر را در مقایسه با خاک شاهد تغییر داد.
بطور مشابه، بیولوژی ریزوسفر گندم تحت تاثیر نوع گیاه قبلی نیز قرار گرفت. حضور سورگوم قبل از گندم باعث غالبیت قارچ رایزوپوس شد.
تنوع جوامع میکروبی در این توالی بیشتر از شرایط حضور ذرت قبل از گندم بود و این در صورتی است که جنس اکتینومیست تحت تاثیر تناوب قرار نگرفت.
همچنین اختلافی بین توالی سورگوم یا ذرت قبل از گندم به لحاظ جمعیت قارچها دیده نشد
ولی جمعیت کل جوامع میکروبی، باکتریهاواکتینومیستها در توالی سورگوم قبل از گندم بیشتر از ذرت قبل از گندم بود.
از سوی دیگر مقدار کل ازت و فسفر موجود در ریزوسفر گندم در توالی ذرت-گندم بیشتر از توالی سورگوم- گندم بود.
در مقابل مقدار کربن آلی ریزوسفر گندم در توالی سورگوم- گندم بیشتر از توالی ذرت-کندم بود.
ولی به لحاظ مقدار پتاسیم قابل دسترس تفاوتی دیده نشد.
این نتایج نشان داد که گندم علاوه بر اثرات مشخص بر خصوصیات بیولوژیکی وشیمیایی خاک، تحت تاثیر نوع گیاهان قبلی نیز قرار می گیرد.
دکمه بازگشت به بالا